Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-01@02:00:20 GMT

رد سرخ ماسک،خوشحالم که می توانم به مردم کمک کنم!

تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۱۶۸۰۵

رد سرخ ماسک،خوشحالم که می توانم به مردم کمک کنم!

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین استان سمنان مدافعان سلامت در خانواده دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان شانه به شانه یکدیگر تلاش و مجاهدت کردند تا حریم سلامت هم استانی های خود را حفظ کنند. شما را به خواندن خاطرات سمانه اسدی، پرستار بیمارستان معتمدی گرمسار دعوت می کنیم. این مصاحبه در مرداد ماه سال 1399 انجام شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سلام روزتان بخیر لطفا خودتان را معرفی کنید:

با عرض سلام و خسته نباشید، من سمانه اسدی هستم پرستار بخش سی سی یو بیمارستان معتمدی گرمسار.

از روزهایی بگویید که بیماری کرونا ویروس تازه شیوع پیدا کرده بود:

وقتی این بیماری شروع شد، ما مضطرب بودیم مثل بقیه مردم ولی سعی می کردیم خونسردی خودمان را حفظ بکنیم چون باید به بیمارانمان خدمت می دادیم تا اینکه کم کم به این شرایط خاص و جدید عادت کردیم. باید در این شرایط کار می کردیم و به بیماران رسیدگی می کردیم و هم به آنها روحیه می دادیم. همه همکاران با شرایط خودشان را وفق دادند هر چند اگر بگویم اضطرابی نداریم، دروغ است، همه مضطرب هستن ولی خب دیگر کم کم به شرایط عادت کردیم.

شما در بیمارستان فعالیت می کنید که آلودگی های خاص خودش را دارد و امکان انتقال این آلودگی ها به خانه وجود دارد، وقتی که این اتفاقات افتاد خانواده و عزیزان تان چه حسی نسبت به کار شما در محیط بیمارستان داشتند؟

بله قطعا چون من پرستار هستم و پدر ومادرم قبول کردند که من در هر شرایطی کار بکنم و فقط اصرار به این داشتند که مراقب خودم باشم. هر روز به من سفارش می کردند که مراقب خودم باشم که بتوانم خدمت رسانی کنم.

از شرایط بیمارانتان برایمان بگویید:

خب مسلما یک ترسی روی صورت شان بود و خیلی سوال می کردند که شرایطشان چطور خواهد شد؟ چه باید بکنند؟ بعد از اینکه به خانه رفتیم چه باید بکنیم؟ زنده می مانیم یا نه، خب اینا همه سوال هایی بود که برایشان مطرح بود ما هم سعی می‌کردیم تا آنجایی که امکان دارد به آنها آرامش بدیم و حالت اضطراب شان رو کمتر بکنیم که بتوانند با این بیماری کنار بیایند. به بیماران می گفتیم که این مریضی هم مثل مریضی های دیگر است، حالا تفاوتهایی هم دارد ولی به یاری خدا رفع می شود.

بفرمایید برای حفظ روحیه تان در این شرایط چه می کنید و چرا قبول کردید در این شرایط کار کنید؟

وقتی که ما قبول کردیم که پرستار باشیم فرقی نمی کند در چه شرایطی قرار بگیریم. هر لحظه امکان دارد که یک شرایط بحرانی پیش بیاد حالا از قبیل حوادث غیرمترقبه یا اینطور بیماری ها، پس بنابراین ما خودمان را آماده کردیم برای کمک به مردم.

یک پرستار اولین چیزی که باید داشته باشه روحیه و علاقه است من از همان ابتدا با علاقه آمدم و هر چه هم که می گذرد علاقه ام نسبت به کارم بیشتر می شود و خوشحالم که می توانم به مردم کمک بکنم.

به یاد ماندنی ترین خاطره تان، در این اوضاع شیوع کرونا، را برای ما بگویید، مثلا یادتان هست اولین بیمار مبتلا با کرونا که مواجه بودید چه کسی بود؟

من در بخش کرونا نیستم و اینکه وقتی بیماران به سی سی یو می آیند، متوجه می شویم و باید به خودمان مسلط باشیم. اولین بیماری که گفتند احتمال دارد که به کرونا مبتلا باشد یک ترسی در وجودم بود ولی سعی کردم به خودم مسلط باشم و به بیمار رسیدگی کنم.

آیا شما به عنوان یک پرستار در منزل هم نسبت به رعایت پروتکل های بهداشتی به اعضای خانواده خودتان آگاهی می دهید؟

بله قطعا همینطور است. پدرم شاغل است و برای او ماسک تهیه کردم و گفتم که حتما ماسک بزند و مادرم اصلا بیرون از خانه نرفته است. من و پدرم چون مجبور هستیم بیرون می آییم و خب رعایت هم می کنیم.

در حال حاضر وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی را در اطراف خود چطور می بینید؟

وضعیت بحرانی هست و رنگبندی گرمسار هم قرمز است ولی با توجه به چیزی که در شهر می بینم مردم خیلی رعایت می کنند و حالا اطلاع رسانی رسانه ها هم بیشتر شده است.

و سخن پایانی شما:

فقط از خدا می خواهم که زودتر این بیماری ریشه کن شود و شرایط به حالت قبل از کرونا بازگردد تا دیگر چنین تنشی را تجربه نکنیم و از مردم تقاضا می کنم که با رعیت پروتکل های بهداشتی هوای ما را بیشتر داشته باشند. از شما هم سپاسگزارم.

۴۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1779355

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: استان سمنان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۱۶۸۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نامه سرگشاده قوچانی به سازمان تامین اجتماعی

آفتاب‌‌نیوز :

محمد قوچانی مدیر مسئول و سردبیر مجله آگاهی‌نو نوشت:

این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی.

دو مجله آگاهی نو و کتاب نامه با تولید محتوایی بیش از دوهزار صفحه در سال چهارنفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر می‌گیرند. فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آن‌ها بیمه رد می‌شود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم، چون بودجه اش را نداریم و تا حالا خودمان همزمان منشی و مدیر هم بوده ایم. درباره این چهارنفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت میکنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف می‌دهند. 

سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل می‌کند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و، چون حرفه روزنامه نگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس می‌کند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم؛ بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله بیرون مجله هستیم به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهی نو را تعطیل اعلام می‌کند و تخفیف ارشاد را لغو می‌کند.

مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سرزده تشریف آوردند و هرچه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشته‌های ما را نشان داده بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است.

سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید می‌شود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمی‌شناسد؟ چرا فکر نمی‌کنند من هر روز نمی‌توانم کتاب‌هایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم؟ نمی‌توانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو میکنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمی‌توانم با روزنامه نگاران برخورد اداری کنم! 

ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیر دولتی) بنگاه‌های ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد. اگر ما بیکاره بودیم که دفتر مجله اجاره نمی‌کردیم. چرا در شب‌های صفحه بندی که تا صبح کار میکنیم بازرس نمی‌فرستید؟

اصلا چرا مجله را ورق نمی‌زنید که کارنامه ما را ببینید. قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل میکند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر میشود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکره لش را بالا ببریم. روزنامه نگاری را به رسمیت بشناسید ...

رونوشت: 

۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

۲. وزارت کار 

۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک

۴. انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران

دیگر خبرها

  • مشکل کمبود پرستار با جذب نبرو حل نمی‌شود/ معیشت بزرگ‌ترین دلیل مهاجرت پرستاران
  • نقش کارگران در جهش تولید و رونق اقتصاد کشور انکارناپذیر است
  • درخواست جذب سالانه ۱۵۰۰۰ نیروی پرستاری
  • آسترازنکا به مرگبار بودن واکسن کرونایش اعتراف کرد
  • اعتراف سازنده واکسن کووید آسترازنکا بعد از ۳ سال
  • آلودگی هوا باعث تشدید بیماری‌های زمینه‌ای می‌شود
  • نامه سرگشاده قوچانی به سازمان تامین اجتماعی
  • شمسایی: خوشحالم با جام برگشتم/ برای ادامه همکاری باید جمع بندی کنیم+فیلم
  • آنتونی: رقم انتقالم به منچستریونایتد تاثیری روی عملکرد من ندارد
  • ویروس کرونا در بدن این مرد هلندی بیش از ۵۰ بار جهش داشت